English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8320 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
civil defense U دفاع غیر نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
militarism U روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
samisch variation U واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
schleman defence U دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
russian defence U دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
facings U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
maneuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
rank and file U صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government U حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel U چانل نظامی مجرای نظامی
one on one U دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense U دفاع وزارت دفاع
army terminals U باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
self defense U دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
court martial U محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
martial law U مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute U سلام نظامی دادن سلام نظامی
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
advocacy U دفاع
defence U دفاع
apologia U دفاع
apologias U دفاع
parried U دفاع
defends U دفاع
parrying U دفاع
parry U دفاع
parries U دفاع
czech defence U دفاع چک
defense U دفاع
tae U دفاع با پا
vindication U دفاع
uncovered U بی دفاع
defended U دفاع
block U دفاع
munition U دفاع
advocation U دفاع
one man block U تک دفاع
blocks U دفاع
blocked U دفاع
fencing U دفاع
defending U دفاع
answering U دفاع
answers U دفاع
answer U دفاع
defend U دفاع
answered U دفاع
defenses U دفاع
pleading U دفاع
pirc defence U دفاع پیرک
pillsbury defence U دفاع پیلزبری
extended defense U دفاع گسترده
ego defence U دفاع خود
philidor's defence U دفاع فیلیدور
defending U دفاع کردن از
pierce the block U شکافتن دفاع
defending U دفاع کردن
parry of debate U دفاع درمنافره
defended U دفاع کردن
defended U دفاع کردن از
defend U دفاع کردن
defend U دفاع کردن از
defends U دفاع کردن از
daylight U نفوذ در دفاع
defends U دفاع کردن
penetrated U نفوذ در دفاع
penetrate U نفوذ در دفاع
fencible U قابل دفاع
perceptual defense U دفاع ادراکی
plea of accused U دفاع متهم
pleaded U دفاع کردن
dogs U دفاع بسته
kake uke U دفاع قلابی
juji uke U دفاع ضربدری
janisch defence U دفاع شلیمان
janisch defence U دفاع یانیش
internal defense U دفاع داخلی
defendant U دفاع کننده
defendants U دفاع کننده
morote uke U دفاع دوتایی
dogging U دفاع بسته
dog U دفاع بسته
assert U دفاع کردن از
pleads U دفاع کردن
mikazuki uke ushiro geri U دفاع هلالی
meran defence U دفاع مران
makki U دفاع کردن
legitimate defence U دفاع مشروع
kwon U دفاع با دست
asserts U دفاع کردن از
asserting U دفاع کردن از
asserted U دفاع کردن از
plead U دفاع کردن
indefensibility U دفاع ناپذیری
in self defence U برای دفاع
open U بی دفاع واریز نش
open U خط بازبی دفاع
national defense U دفاع ملی
fullback U دفاع پوششی
stand U دفاع مداوم
offensive block U دفاع تهاجمی
coverage U دفاع پوششی
untenable U غیرقابل دفاع
opened U خط بازبی دفاع
opened U بی دفاع واریز نش
opens U بی دفاع واریز نش
implead U دفاع کردن
morote uke U دفاع با دست
hasty defense U دفاع تعجیلی
nagashi uke U دفاع پرسی
national defence U دفاع ملی
advocating U دفاع کردن
advocates U دفاع کردن
advocated U دفاع کردن
advocate U دفاع کردن
opens U خط بازبی دفاع
zones U دفاع منطقهای
defensive U منطقه دفاع
ward off U دفاع کردن
war department U وزارت دفاع
closed variation U دفاع تاراش
yogoslav defence U دفاع یوگوسلاو
yogoslav defence U دفاع پیرک
zone defence U دفاع منطقهای
classical variation U دفاع ارتدوکس
catenaccio U دفاع بتونی
vindicative U دفاع کننده
two man block U دفاع دونفره
two knights' defence U دفاع دو اسب
zone U دفاع منطقهای
d. armour U اسلحه دفاع
tenability U دفاع پذیری
openings U شکافتن دفاع
opening U شکافتن دفاع
three man block U دفاع سه نفره
to make a d. U دفاع کردن
to stick up for U دفاع کردن از
indefensible U غیرقابل دفاع
composite defense U دفاع مرکب
achi komi U دفاع فشاری
active defense U دفاع عامل
age ake U دفاع بالارونده
to defend [from] U دفاع کردن [از]
anti menchanized defense U دفاع ضدمکانیزه
alekhine's defence U دفاع الخین
answers U دفاع کردن
answering U دفاع کردن
answered U دفاع کردن
self protection U دفاع از نفس
the right of self-defence U حق دفاع از خود
buckler U دفاع کردن
benoni defence U دفاع بنونی
ball hawking U دفاع خوب
backfield U دفاع نفوذی
answer U دفاع کردن
summetrical defence U دفاع متقارن
defensible U دفاع پذیر
right of self preservation U حق دفاع از خود
department of defense U وزارت دفاع
secretary of defence U وزیر دفاع
secretary of state for defence U وزیر دفاع
secretary of defense U وزیر دفاع
right of self defence U حق دفاع مشروع
deliberate defense U دفاع بافرصت
uchi uke U دفاع از داخل
fend U دفاع کردن
defensible U دفاع کردنی
say a good word for U دفاع کردن
scandinavian defence U دفاع اسکاندیناویایی
defensible U قابل دفاع
deraign U دفاع کردن
russian defence U دفاع روسی
robatsch defence U دفاع روباتش
self defence U دفاع مشروع
semi circular parry U دفاع نیمدایره
defensive board U دفاع سبد
defense in place U دفاع در محل
position defense U دفاع یا پدافندثابت
special plea U دفاع خاص
damiano's defence U دفاع دامیانو
soto uke U دفاع از خارج
simple parry U دفاع ساده
polish defence U دفاع لهستانی
propugn U دفاع کردن از
dutch attack U دفاع برد
self-defence U دفاع از خود
sham plea U دفاع ناموجه
penetrates U نفوذ در دفاع
double guard U دفاع با دو دست
Recent search history Forum search
2make the case? به فارسی چی میشه
0وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com